در ابتدا به گذشته نگريسته و سعی می كنيم دريابيم در كجا اشتباه كرده ايم. سپس تمام تلاش خود را برای جبران لطمه های وارده بـه كـار می بنديم.
(دوازده گام و دوازده سنت)
به عنوان مسافری كه قدم در سفر هيجان انگيز الكلی هـاى گمنـام گذاشته است، آرامش تازه ای را تجربه كرده ام و افق هـاى تـازه ای در برابرم گشوده شده اند. بازبينى زندگی به منظـور شناسـايى اشـتباهات كارى بس طاقت فرسا و خطرناک است . مكث و نگريـستن بـه گذشـته عملی بسيار دردناک بود. مـی ترسـيدم شـايد شكـست بخـورم . آيـا می توانستم گذشته را از ذهن خود خارج كرده و در زمان حـال زنـدگى كنم؟ افرادی كه در گذشته به آن ها آسيب رسـانده بـودم بـين مـن و آرزوی دستیابی به آرامش قرار داشتند. برای مقابله با افرادی از گذشته كه هنوز در خودآگاه من زندگی می كردند و نه برای مواجه بـا احـساس گناه حاصل از حضور آنهـا بايـد عـزم خـود را جـزم مـی كـردم. بايـد خرابكاری های خود را به ياد آورده و سعی در جبران آن هـا مـی كـردم. سفر معنوی من تازه از آن زمان آغاز می شود.