Loading...
پذیرش

ما پذيرفتيم كه با منابع باقيمانده، مصرف الكل امكـان پـذير بـود. بنابراين، اين واقعيت را كه تنها راه نجات وابستگی به قدرتی برتر(حتی اگر اين قدرت صرفاً انجمن الكلی های گمنام باشد) خواهد بود. زمانی كه اين حقايق را به طور كامل پذيرفتيم، آزادی ما از وسوسـه الكـل آغـاز گرديد.

(از ديدگاه بيل)

برای من آزادی تنها با پذيرش، با سپردن زنـدگی و اراده خـود بـه قدرت برتری كه آن را خدا می نامم، حاصل ميشود. زمانيكه رخدادهای زندگی را به همان صورتی كه هستند پذيرفتم، آرامش در زندگی آشفته من به وجود آمد و خداوند به من در مواجهه با مشكلات كمـك كـرد. از آن زمان به بعد، خداوند هميشه درمشكلات همراه من بوده است. زمانی كه شرايط را همان طوری كه هستند و نه طوری كه من آرزوی بودنش را دارم می پذيرم، احساس رشد و پيشرفت ميكنم و آرامـش و آسـايش ذهنی را تجربه ميكنم.