ممكن است از خود سوال كنيم منظور ما از "آسيب رساندن" به افـراد ديگر چيست. مردم چگونه به يكديگر "آسيب" می رسانند؟ بـراى تعريـف واژه «آسيب» به صورت كاربردى، می توانيم آن را نتيجـه برخـورد غرايـزى بدانيم كه باعث ضربه جسمی، ذهنی، عاطفی، يا معنوی در افراد می شود.
(دوازده گام و دوازده سنت)
هنگاميكه در جلسات گام هشتم شركت می كردم هميشه با خـود فكـر می كردم، "من واقعاً به كسى جز خودم آسيب نرسـانده ام. امـا زمـانى كـه فهرست خود را تهيه كردم متوجه شدم كه اين فهرست به آن كوتاهى كـه فكر كردم نبود! يا من فردی را دوست داشتم، يا از او متنفر بودم يا چیزی از او طلبكـار بودم، به همين سادگی. ديگران آنچه را خواسته بودم انجـام نمـی دادنـد و روابط صمیمی به دليل خواسته های غیرمنطقی دوستانم دست نيـافتنى بـه نظر می رسيد. آيا اين «گناه بی توجهی» بود؟ به دليل مصرف الكل، تقريباً از دنيا بريده بودم. هيچ وقت به تماس ديگران پاسخ نمی دادم، برای آنها نامـه نمی فرستادم، در مواقع نياز به آنها سر نمی زدم و هـيچ نقـشى در زنـدگی آنها نداشتم. بررسی اين روابط، تهيه فهرستی در خلوت و تنهایی با خدا و اجرای روزانه آنها با انگيزه و صداقت و صراحت در روابـط خـودم مـوهبتى بوده است كه خداوند به من عطا كرده است.