بر اساس يكى از اصول معنوی، هر بار كه ناراحت می شـويم، بـدون توجه به علت آن، مشكل از خود ماست.
(دوازده گام و دوازده سنت )
هرگز قادر به درک اصل معنوی گام دهم نبـودم تـا تجربـه زيـر را بدست آوردم. در اتاق نشسته و مشغول مطالعه بودم كه ناگهان صـدای پارس سگم را در حياط عقبی شنيدم. اين جريان معمولاً باعث نـاراحتى همسايه هايم ميشد. بنابراين، بـا خـشم و شـرم و همچنـين تـرس از مخالفت همسايه ها، بلافاصله سگم را صدا زدم. چند هفته اين وضـعيت عيناً تكرار شد اما اين بار، چـون احـساس آرامـش بيـشترى داشـتم، وضعيت را پذيرفتم یعنی سگ به پارس كردن ادامه داد و من به آرامـى صدايش زدم. اين دو جريان به من آموخت هنگاميكه فردی وقايع تقريباً یكسانى را تجربه ميكند، واكنش او ممكن است متفاوت باشد . بنابراين آنچه اهميت دارد وضعيت روحی شخص است نه موقعيت . احـساسات از درون انسان نشأت ميگيرند نه از شرايط بیرونی. هنگامی كـه وضـعيت روحی من مثبت است، واكنش من نيز مثبت خواهد بود.